سلامت نیوز: در طول یکسال پدر و مادر و بعد همسرم را از دست دادم؛ اینک علاوه بر فرزندم، مسئولیت برادرم هم به عهدهام افتاده است؛ زندگی آنچنان روی کریه خود را نشان داده که دیگر نای حرکت ندارم و در سن ۳۲ سالگی با سبزی پاککردن زندگی پر غصهام را میگذرانم.
به هر سازمانی هم مراجعه میکنم، میگویند چون خیلی جوان هستی، حمایت خاصی نمیتوانیم انجام دهیم، برو کار پیدا کن. ولی چون زن هستم در بسیاری از مکانها نمیتوانم کار کنم و حالا با این وضعیتی که بیماری کرونا به وجود آورده و حمایت از دو نوجوان که نیازهای بسیار دارند، در گرداب ناامیدی دست و پا میزنم.
رویکرد آسیب به سمت زنان
زنانهشدن آسیبهای اجتماعی با مسایل و مشکلات زنان ارتباط مستقیم دارد. با توجه به افزایش آمار زنان سرپرست خانوار و مشکلاتی که برای این قشر از جامعه وجود دارد، حمایتهای دولتی یا هیچ یا ناکافی است؛ آیا این زمینههای فقر و آسیبهای بیشتر اجتماعی را دو چندان نکرده است؟ زنانی که سرپرست خود را از دست میدهند و توان اقتصادی مضاعف ندارند، طبیعتا در شرایط بحرانی، مشکلاتشان حادتر میشود.
فقر اینگونه از زنان میتواند تأثیرات منفی بسیاری را در جامعهها به دنبال داشته باشد.
هر جامعهای که در آن فقر زیاد شود، یکی از عوارضاش در همه گروههای اجتماعی، آسیبهای جسمی، روحی و مالی خواهد بود.
فقر فرهنگی
در مورد زنان بیپناه، مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری کرمان میگوید: علت اصلی مشکلات زنان سرپرست خانواده، بیشتر ناشی از فقر فرهنگی است.
او به سخنانش ادامه میدهد: در بسیاری از این قشر، فقر فرهنگی بیش از فقر اقتصادی به چشم میآید.
فاطمه السادات حسینی میافزاید: بسیاری از این زنان از ظرفیت مطلوبی برخوردارند اما به علت نداشتن مهارت و آموزشندیدن، دچار استضعاف فکری هستند و اعتماد بنفس ندارند. به همین جهت دچار آسیبهای بیشتر میشوند و محتاج یاری و آموزش و کمک هستند.
این استاد دانشگاه همچنین میگوید: متاسفانه برخی از بانوان بیسرپرست دچار بیماری اعتیاد هستند که این مقوله درکنار فقر فرهنگی، هم خود و هم فرزندانشان را با مشکلات بهداشتی، اجتماعی و آسیبهای متعدد رو به رو میکند.
حسینی میافزاید: زنان سرپرست خانوار به ۴ دسته اجتماعی تقسیم میشوند از جمله زنان مطلقه، معلولین، همسران زندانیان و زنانی که تحت پوشش هیچ نهادی نیستند.
او معتقد است: ریشه بسیاری از آسیبهایی که زنان بیسرپرست دچار میشوند، نشأتگرفته از کوتاهی و بیمسئولیتیهای برخی از مردان است که به تنپروری عادت کردهاند.
مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری کرمان در پاسخ به خبرنگار اطلاعات که تاکنون برای این زنان چه کاری انجام شده، پاسخ میدهد: این اداره کل در زمینه آموزش مهارتهای زندگی و روانشناسی از سال ۹۴ طرح تاب آوری اجتماعی را برای این زنان آغاز کرده است.
وی به سخنانش میافزاید: در این طرح تلاش کردهایم زنان سرپرست خانواده بتوانند مشکلات زندگیشان را مدیریت کرده و ارتباط مؤثری با فرزندانشان داشته باشند.
او با بیان این که با توجه به این که علت بسیاری از جرایم، ناتوانی در کنترل خشم و نیز مهارت تعامل ارتباطی است، میافزاید: با آموزشهای تربیتی به سبک زندگی اسلامی با مشاورههای متعدد سعی شده از جرایم متعدد توسط این قشر جلوگیری شود.
حسینی معتقد است: «فرهنگ» شاهکلید ارتقا و پیشگیری و درمان است؛ برای همین با همکاری سازمان بهزیستی، علوم پزشکی و دیگر سازمانها با اداره کل بانوان استانداری کرمان برای زنان بیسرپرست برنامههای متعددی برگزار شده است از جمله رویکرد مهارتهای قبل، بعد و حین ازدواج برای جلوگیری از آسیب به این خانوادهها. در سال ۹۴ برای حل مشکلات اقتصادی این قشر از زنان جامعه تفاهمنامهای با شرکت ماهتاب و کمیته امداد امضا شد تا طرح نیروگاه خورشیدی که برای ۲۲۰۰ خانوار انجام شده تا درآمدی برای زنان بی سرپرست باشد که مهارتهای زندگی کمتری دارند.
حسینی میگوید که برای زنان حاشیه شهر کرمان ـ چه آنها که تحت حمایتاند و چه آنها که حمایت نمیشوند ـ طرحی با رویکرد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی انجام شده است که پس از آموزش توانستند کالاهایی را تولید کنند و نمایشگاه برپا کنند.
مدیر کل امور بانوان و خانواده استانداری کرمان در پایان این گفتگو به طرحهای راهبردی اشاره میکند که تا حدودی توانسته است مشکل اشتغال بانوان سرپرست خانواده را رفع کند.
آنچه در زندگی دیدم
زنان بی سرپرست یا سرپرست خانوار زیادند ولی همه مصاحبه نمیکنند. یکی از زنان خودسرپرست الف پ میگوید: به جرم بچهدار نشدن همسرم رهایم کرد. تک فرزند خانواده بودم. پدر و مادر مسنم خیلی زود تنهایم گذاشتند و من ماندم و یک دنیا سختی و بیکسی. آسیبها یکی پس از دیگری به صورتم سیلی زدند و تبدیل شدم به زنی درمانده که حالا توان اداره کردن خودم را هم ندارم. حمایت سازمانهای حمایتی و دولت هم آنقدر نیست که بتوان حتی دست بر زانو گرفت و بلند شد.
او ادامه میدهد: به هر نهادی که مراجعه میکنم، آنقدر ضوابط دست و پاگیر و قانونهای گره بر گره رو میشود که ترجیح میدهی با بدبختیهای خودت در تنهایی بسازی و دیگر پیگیر کارت نشوی. تنهایی و بیکاری یک زن بزرگترین آسیبی است که احساس میکنم روح ما زنان را میخورد.
جایگاه سازمان بهزیستی
دکتر وحید زاده ـ معاون اجتماعی و پیشگیری سازمان بهزیستی در باره آسیبپذیری زنان میگوید: زنان سرپرست خانوار به اشکال مختلف و با توجه به نظر مددکاران اجتماعی میتوانند از خدمات مالی، بیمهای، تسهیلات شغلی و مهارتهای زندگی و حرفهای انواع کمک هزینههای توانمند سازی استفاده کنند. اگر آنان همکاری مورد انتظار را با مددکاران داشته باشند مسئلهای ایجاد نمیشود.
دکتر وحیدزاده در رابطه با چگونگی حمایتهای سازمان بهزیستی از زنان آسیبپذیر به سخنانش میافزاید: آنان میتوانند از خدمات مددکاری و مشاورهای کلینیکهای مددکاری استفاده کنند و فقط مستمریبگیر سازمان نباشند. در واقع آنان در فرایند حل مسئله قرار میگیرند. پروندههای آنان برای توانمندسازی روحی و روانی و مالی به کلینیکهای مددکاری تخصصی سپرده میشود. مسائل آنان عمدتا به دلیل نبود همکاری با مددکاران و نبود تمایل به شرکت در فرایند حل مسئله است.
وی همچنین میگوید: کروناویروس بر زندگی همه جامعه تأثیر داشته و این قشر از جامعه را هم تحت تأثیر قرار داده است؛ که حمایت سازمان در حد آگاهیبخشی با واسطه رسانهها، کلینیکهای مددکاری بوده است. زنان سرپرست خانوار افرادی بالغ و آگاه هستند و سازمان بهزیستی یک سازمان حمایتی با رویکرد صرف پرداخت مستمری نبوده و عمدتاً پرداخت مستمری در این سازمان مقطعی(مثلاً برای دو سال) است و برای کمک به توانمندسازی مددجو پرداخت میشود. عمده کار بهزیستی ارائه خدمات تخصصی به منظور توانمندسازی مددجویان است.
او در مورد حمایت زنانی که در بیغولههای اطراف شهر تهران زندگی را سپری میکنند، میگوید: ما زنان سرپرست خانوار زیاد داریم، خیلی از آنان نیاز به حمایت سازمان ندارند یا احساس میکنند که ندارند، به همین دلیل مراجعه نمیکنند. سامانه ما مددجو و مددکار محور است، مددجویان مراجعه میکنند و برای بهبود وضعیت خود از واحدهای مختلف سازمان و از مددکاران تقاضای کمک و حمایت دارند. ولی زنان حاشیهنشین که نیاز زیادی به حمایت دارند، معمولاً از مراجعه به ما خودداری میکنند.
معاون اجتماعی بهزیستی استان اشاره میکند که به جز واحد اورژانس اجتماعی بهزیستی که کار آن مداخله در بحرانهای فردی، اجتماعی و خانوادگی است، دیگر واحدهای بهزیستی حق ورود به حریم شخصی افراد را ندارند. با توجه به مراجعین و تحلیل آماری درخواستهای صورتپذیرفته، به طور فصلی و سالیانه وضعیت اختلالات فردی و اجتماعی افراد مورد مطالعه قرار میگیرد.
دکتر وحید زاده به سخنانش ادامه میدهد: اخیراً حجم طلاق به شدت افزایش یافته و به همان تناسب درخواست برای خدمات با تقاضای بیشتری مواجه شده است اما سازمان یک سری محدودیتهایی به لحاظ تخصصی در این رابطه دارد؛ در حال حاضر حدود ۸۰۰۰ نفر زن سرپرست خانوار از بهزیستی خدمات مستمر دریافت میکنند؛ و تعدادی دیگر از خدمات غیر مستمر مانند تسهیلات، کمک هزینه موردی بهرهمندند.
او میپرسد چه چیزهایی آسیب پدید میآورد و زنان را مستحق کمک میسازد؟ و پاسخ میدهد: بیکاری، اعتیاد، تغییر نگرش اجتماعی نسبت به خانواده و کارکردهای آن، تغییر حوزه صمیمیت، تضعیف شبکههای خویشاوندی و داربستهای حمایتی خانوادگی و فامیلی، بیمهارتی و بی مسئولیتی و عدم پایبندی به چارچوب خانواده، لذت طلبی، فردگرایی، کاهش آستانه تحمل فردی و اجتماعی، ضعف در مهارتهای زندگی، فقدان سازوکارهای مداخله در روابط خانوادگی؛ همه اینها به روح و روان زنان آسیب میزند و آنان را محتاج حمایت میکند.
وحید زاده ـ در پایان این گفتگو با خبرنگار اطلاعات، برنامههای سازمان را بر میشمرد: سازمان برای آحاد مختلف جامعه انواع طرحها و برنامههای پیشگیرانه و آگاهیبخش و حمایت برای استفاده از منابع در راستای تحکیم بنیان خانواده را دارد. انواع مشاوره هم در برنامه سازمان است مانند آموزش پیش از ازدواج، تحکیم بنیان خانواده، ژنتیک، فرزند پروری، همسریابی، ترک اعتیاد، ارتباط مؤثر و کسب و کار.
آسیبشناسی گذرا
کارشناسان مسائل اجتماعی معتقدند اعتیاد، قاچاق، سرقت، مشکلات اخلاقی، قتل و دیگر آسیبهای اجتماعی، ریشه در مشکلات اقتصادی دارد و مشکلات مالی مؤثرین عامل در افزایش این آسیبهای اجتماعی است که زنجیروار به همدیگر مرتبط است و موجب افزایش آمار ناهنجاریهای اجتماعی میشود. بنا به اظهار نظر بسیاری از کارشناسان، زن بدون پشتوانه همسر دچار چالشهای مختلف میشود و در واقع نبود مرد، خانواده را مستعد بروز ناهنجاریهای مختلف میکند؛ بر این اساس نهادهای مسئول دولتی و سازمان مردم نهاد باید بیش از پیش مسئولیت اجتماعی خود را ایفا کند تا بزهکاری و خلاف به این نوع خانوادهها رخنه نیابد و موجب گرفتاری خودشان و جامعه نشود.
در شرق دور
زندگی میلیونها نفر در سراسر جهان تحت تأثیر آسیبهای اجتماعی قرار دارد که هزینههای هنگفت اقتصادی و اجتماعی به وجود میآورد و توسعه انسانی را دشوار میسازد. با همه تلاشهای صورتگرفته در بسیاری از کشورها برای کاهش خطرپذیری و آثار منفی آسیبهای اجتماعی، هزینهها در حال افزایش است.
آمادهبودن و مدیریت آسیبهای اجتماعی و انسانی هزینهها را کاهش میدهد و جوامع مختلف را در برابر این بحرانها ایمن میکند.
بیش از یک میلیون جانباخته، کرونا سببشده بسیاری خانوادهها فقیر شوند یا از دهک متوسط به دهک فقیر سقوط کنند، سرپرست خانوار خود را از دست بدهند یا زنان و کودکان زیادی بی پناه شوند.
جمعیت جهان در آستانه خطرهای ناشی از آسیبهای اجتماعی زندگی میکند. آسیب به سبب از دست رفتن منابع و دستاوردها به وجود میآید که تحقق دوباره آنها سالیان زیاد طول میکشد. اگرچه سیاستگذاری اثربخش، فراهم آوردن امکانات و منابع لازم، صورتبندی پیشبینیهای مناسب، تهیه سناریوهای مناسب و اقدامات برنامهریزیشده در مراحل، پیش، حین و پس از وقوع آسیب در زمره وظایف اصلی دولتها و حکومتها است، اما شیوه انجام این وظایف در کشورهای گوناگون متفاوت است.
طبق قوانین ژاپن، بخش خصوصی، افراد جامعه و نهادهای اجتماعی در برنامههای کاهش خطرات آسیبهای اجتماعی شرکت میکنند. از طرف دیگر، موسسات آموزشی نیز وظیفه آموزش در این زمینه را انجام میدهد. قوانین ژاپن بر ارائه آموزش عمومی به مردم از طریق رسانههای همگانی تاکید دارد.
ساختار مدیریت آسیبهای اجتماعی چیست؟ ژاپن انواع آسیبهای اجتماعی را هم به سبب سن بیشتر زنان و هم بحرانهای طبیعی دارد مانند جدایی، زلزله، سیل، توفان. ژاپن سابقه بسیار طولانی در مدیریت آسیبهای اجتماعی دارد و امروز کرونا به این سابقه افزوده است. ایران کمترین تجربه برنامهریزی مدیریت آسیب اجتماعی را دارد. سطوح برنامهریزی در ژاپن در چهار سطح ملی، استانی، محلی و شهروندان تفکیک شده است.
سازمانهای مدیریت آسیبهای اجتماعی در کشورها تغییرات گستردهای را تجربه کردهاند و در هر دوره از اصلاحات سازمانی، بر قدرت سازمانهای مدیریت آسیبهای اجتماعی کشورها افزوده شده است. به دلیل اهمیت مدیریت آسیبهای اجتماعی برخاسته مثلا از کرونا و لزوم هماهنگی بین وزارتخانههای مختلف و اهمیت تامین اعتبارات، این مدیریت در ژاپن زیر نظر عالیترین مقام اجرایی
کشور است.
قوانین مرتبط با مدیریت آسیبهای اجتماعی همزمان با تکامل سازمانهای مدیریت آسیبها دچار تغییرات میشود. به نحوی که ابتدا قوانین عمدتا بهصورت موضوعی و مربوط به یک بخش خاص مدیریت آسیب تصویب میشود و سپس بهسمت جامعتر شدن قوانین پیش میرود.
اتوبوس صورتی
در ژاپن این اتوبوس که به رنگ صورتی و با گلهای مختلف نقاشی شده است غذا و نوشیدنی در اختیار دختران بیپناهی که به علت فقر خانواده از خانه خارج و یا قربانی مزاحمتهای خیابانی شدهاند قرار میدهد. البته اعضای گروه مشاوره نیز در این اتوبوس برای راهنمایی دختران مستقر است.
در شب اول استقرار این اتوبوس ۱۵ دختر از آن بازدید کرده و مشکلات خود را با مشاوران مطرح کردهاند.
البته ایده اولیه این اتوبوس مربوط به سئول، پایتخت کره جنوبی است و در واقع طرحی برای کمک به دختران آسیبپذیر بود که توکیو نیز از این ایده استفاده کرده است.
البته مشاوران زیادی برای همکاری و نجات دختران با این اتوبوس اعلام همکاری کردهاند و معتقدند این روش ساده و همکاری مشاوران موجب برگشت تعداد زیادی از دختران به زندگی روزانه و معمولی خواهد شد و به این طریق از پیامدهای ناگوار جلوگیری خواهد شد.
مانند هر کشور دیگری ژاپن نیز زنان آسیب دیده دارد؛ چندی پیش زنی که کنار خیابان در توکیو زندگی میکرد از کرونا مرد. شهرداری هرچند گاه او را برای شستشو و بهداشت فردی میبرد و دوباره به خواست خودش به خیابان بر میگرداند. اما این بار که به سراغش رفتند پیرزن مرده بود.
زنان کارتنخواب زیادی در توکیو شبهای کرونایی را در نداشتن سرپناه در خیابان به سر میبرند. برخی میگویند دولت برای اینان سرپناه تهیه کرده اما آنان دوباره به کنار خیابان بر میگردند، انگار روزی خود را در گرو کارتنخوابی میبینند.
شیما فتحنجات ـ خبرنگار کرمان
نظر شما